سلام. تهران که بودم، خواهر خانمم یه قران دیجیتال داد، گفت خرابه، اگه میتونی درستش کن بده به بچه ها.
اوردم خونه، وصل کردم به لبتاب ببینم فایلای صوتیش هست یا پاک شده، توش چیزی نبود. البته قبلش با انتی ویروس اسکن کردم چیزی نشون نداد. مرورگر رو باز کردم سرچ کنم برای فایل های صوتیش، دیدم گرفتار ویروس browser shop شدم، به همین سادگی!!!!!
انتی ویروس خودم که نتونست فایل الوده رو پیدا کنه، البته اگه می تونست که وقتی دستگاه رو اسکن کردم تشخیص می داد ویروسیه و گرفتار نمی شدم.
یه سرچ کردم دیدم این ویروس با چند تا ابزار مثل spy hunter یا advanced system protevtor قابل حذفه. اولی که نیاز به کرک داشت و نشد، دومی رو نصب کردم، ویروس رو شناسای و پاک می کرد اما دوباره تا مرورگر کروم رو باز می کردم اقا ویروسه اونجا بود!!! با یکی دو تا نرم افزار دیگه هم تست کردم اما نشد، دیدم فقط کروم الوده است کروم رو حذف کردم. تازه فک کردم مشکل تموم شده، دیدم انتی ویروسم خطا داد، جناب advanced system protectorR یکی دو تا از فایل های اجرایی انتی ویروس رو الوده تشخیص داده بود و پاک کرده بود!!! چاره ای جز پاک کردن کامل انتی ویروس و نصب مجدد اون نبود اما چون فایل uninstal هم پاک شده بود، نتونستم انتی ویروسم رو پاک کنم، از طرفی هر انتی ویروس جدید که می خواستم نصب کنم، خطا میداد، مثلا نود 32 اصلا نصب نشد (بخاطر ویروسی بودن سیستم)، ای ست اسمارت سکیوریتی نصب شد اما اجرا نشد، کاسپر نصب نشد، avast نصب نشد، rescue کاسپر رو هم داشتم خطا داد، اسکن انلاین نود 32 رو گرفتم، سیستم رو اسکن کرد و چند تا فایل رو پاک کرد، حالا دیگه انتی ویروس قبلی کاملا از کار افتاده بود اما نمی تونستم اون رو پاک کنم، انتی ویروس جدید هم نصب نمی شد!!!!
دوباره برگشتم به انتی ویروس رایگان ماکروسافت یعنی microsoft essential security نصب و اپدیت کردم، اسکن هم کردم هیچ ویروسی نشناخت اما مطمئنم سیستم هنوز ویروسیه.
خلاصه هنوز درگیرم و دارم چوب اشتباه خودم و اعتماد به انتی ویروس مثلا ایرانیه شید رو می خورم. البته انتی ویروس شید د رواقع ایرانی نیست، ترکیبیه از موتور جستجوی نود و اویرا،
کار به جایی کشید که خواستم سیستم رو ریکاوری کنم به وضعیت زمان خرید یعنی 2011، اما ایمیجی که اون زمان گرفته بودم هم جواب نداد!!!!!
الان دارم bit defender نصب می کنم، این هم دانلود زیاد داره می ترسم وسطش قطع بشه.
کاش میشد راحت ویندوز رو پاک کنم و از لینوکس که روی سیستم نصبه استفاده کنم اما چی میشه کرد که اهل منزل خیلی به لینوکس علاقه نشون ندادن
علی ای حال، پیشنهاد می کنم که هیچ فلش یا موبایل یا هر چیز دیگه ای رو به کامپیوترتون وصل نکنین مگر اینکه مطمئن باشین انتی ویروستون خیلی قویه.
به گزارش اداره کل روابط عمومی شورای نگهبان، طرح اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری که با اصلاحاتی در جلسه مورخ بیست و چهارم خرداد ماه یکهزار و سیصد و نود و چهار به تصویب کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی مطابق اصل هشتاد و پنجم (85) قانون اساسی رسیده است؛ در جلسه مورخ 1394/03/27 شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و با توجه به اصلاحات به عمل آمده مغایر با موازین شرع و قانون اساسی شناخته نشد.
متن نهایی این قانون را می توانید از لینک زیر دانلود نمایید
نجات دریاچه ارومیه، یکی از مهمترین مطالبات محیط زیستی مردم ایران است؛ مطالبهای که هیچ رئیس جمهوری نمیتواند آن را نادیده بگیرد. هم همواره در سخنان قبل و پس از پیروزیاش در انتخابات 24 خرداد، بر این مطالبهی به حق مردم پای فشرده و قول داده بود که در صورت موفقیت در انتخابات، درمان این بحران را در اولویت برنامههای دولت متبوعش قرار دهد؛ کاری که دیروز در نخستین جلسه کابینه یازدهم، نشان داد که عزمی جزم برای انجامش اختیار کرده است. نوشتار پیش رو، به انگیزهی ادای نخستین پیمان یا قول محیط زیستی رییس جمهور به مردمش شکل گرفته است
در 27 مرداد 1392 - نخستین جلسه کابینه تدبیر و امید به ریاست دکتر ، رییس دولت یازدهم در جمهوری اسلامی ایران برگزار شد. رییس جمهور در انتهای این جلسه خطاب به خبرنگاران گفت: با توجه به قولی که به مردم داده بودیم در خصوص دریاچه ارومیه نیز تصمیماتی اتخاذ شد و مقرر گردید کارگروهی زیر نظر وزیر نیرو به عنوان «کارگروه نجات دریاچه ارومیه» مسایل و مشکلات این دریاچه را بررسی و گزارش آن را در جلسات آینده به دولت ارایه دهد.
کارگروه مد نظر ریاست محترم جمهوری بالاخره تشکیل شد و حمید چیت چیان وزیر نیرو در جمع خبرنگاران با بیان اینکه معاون اول رئیسجمهور در راس کارگروه نجات دریاچه ارومیه قرار گرفته است، گفت: «کلانتری» مجری و دبیر کارگروه نجات دریاچه ارومیه شد. همچنین سایر اعضای این کارگروه هم به تدریج مشخص و با استفاده از کارشناسان مجرب بدنبال ریشه یابی علت خشک شدن دریاچه ارومیه و انتخاب بهترین راه برای احیای ان بودند.
یکی از کارشناسان این کارگروه، مهندس م - س که از دوستان نزدیک بنده است، دیروز در لابلای حرفهایش، صحبت هایی محرمانه از نتایج بررسی ها را لو داد که خلاصه ان این است (البته قرار است گزارش نهایی این کارگروه در هفته اینده در نشست هیئت دولت ارائه و همچنین وزیر نیرو گزارش ان را شخصا در مجلس قرائت کند.)
و اما گفته های این کارشناس حاکی از این بود که تیم کارشناسان با بررسی های زیاد هر یک در زمینه های مختلف بدنبال ریشه یابی خشک شدن دریاچه ارومیه بوده اند و یکی از انها با تاسی از این قانون فیزیک که انرژی از بین نمی رود بلکه از جسمی به جسم دیگر منتقل می شود، در تمام طول تحقیقات توجه خود را بر این تئوری معطوف کرده بود که علت خشک شدن دریاچه ارومیه، از بین رفتن اب ان نیست بلکه انتقال اب ان (البته اب منباع تغذیه ان) به مکان های دیگر بوده است و نهایتا پس از کش و قوس های فراوان و کشیده شدن پای سازمان بازرسی کل کشور به ماجرا و کمیسیون اصل نود مجلس، و جلساتی که بصورت محرمانه با اقای جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گذاشته شد، مشخص می شود که درصد زیادی از اب سرچشمه های دریاچه ارومیه طی قرارداد های متعددی با مبالغ نجومی به نهادی که به دلایل خاص از حیطه نظارت نهاد های نظارتی خارج است داده شده است!!!!
ادامه مطلبعصر سه شنبه، 26 اذر، بعد از اجرای مراسمی در مجتمع فرهنگی غدیر تهران، با اتبوس عازم مهران شدیم و نماز صبح 27 اذر رو توی مهران خوندیم.
اونجا برای نماز نزدیک مسجد جامع اتوبوس توقف کرد، هنوز اذان نگفته بودن، رفتم داخل صحن مسجد برای وضو که دیدم عجیب شلوغه، وضو گرفتم خواستم بم توی مسجد که دیدم واویلا!!! اصلا جا نیست، ملت خوابیده بودن!!! اونجا بد که فهمیدم اینایی که اینجا خوابن منتظرن بتونن از مرز رد بشن و تازه فهمیدم که توی مرز چه گرفتاری هایی دارم، یه گروهی بودن میگفتن دوروزه اینجاییم اما کار خروجمون تموم نشده!!!
نماز صبح رو جماعت خوندیم و صبحونه رو توی اتوبوس خوردیم و رفتیم سمت مرز. اونجا توی شلوغی، اولین فشار قبر رو تجربه کردیم (توی اون شلوغیا، مجبور بودیم توی صف بمونیم و در اثر ازدحامف هی ازهر طرف بهمون فشار می اومد که بچه ها اسمشو گذاشته بودن فشار قبر!!! البته اگه مدیریت و تدبیر بهتر بود، این مشکلات پیش نمی اومد اما کو گوش شنوا، نه مردم به حرف مسئولین گوش می کردن و نه مسئولین به حرف مردم.
کاروان ما 93 نفر بود، که یکی از علتای تاخیر مون، همین تعداد زیاد و معطل شدن برای جمع شدن همه بود، همون اول بسم الله یه نفر توی مهران جا مونده بود و با ما به مرز نرسیده بود و بعد هم از این گرفتاریا داشتیم.
توی اون شلوغی، صدا به صدا نمی رسید، واسه همین، هر کاروان یه پرچم یا نمادی داشت که همه باید بهش توجه میکردن و دنبالش حرکت می کردن، این هم پرچم ما که تک بود، یعنی من توی مسیر پرچمی شبیه این ندیده بودم
حمل این پرچم ها هم سختی و درد سر خاصی داشت، توی کاروان ما، بعضی ها زحمت های زیادی کشیدن، اقای لولاچیان که مدیر کاروان بودن و اقایان عباسی و زارعی و برهمند(که این سه عزیز خیلی توی تدارکات و حمل پرچم زحمت کشیدن) و اقای طاهری (بیشتر در نقش مترجم و راه بلد) و اقای اسیابانی و اقای سخندان و اقای عسگری (فیلم بردار و مداح) و اقای دکتر (دکتر واقعی، نه دکتر تقلبی) و خیلی های دیگه که اسمشون یادم نیست، ان شاء الله که اجر ویژه ای از این زیارت نصیبشون بشه
القصه، حدود ساعت هشت یا نه صبح رسیدیم به مرز و بعد از تحمل چهار ساعت فشار قبر، از مرز رد شدیم و ساعت حدود یازده شب، سوار اتوبوس شدیم به سوی نجف که ادامه ماجرا رو بعدا میگم.
پ ن:
توی این سفر، بچه ها به چند تیم و گروه تقسیم شده بودن و برای همه کارت هایی صادر شده بود که عکس و مشخصات خودشون و شماره تلفن مدیر کاروان و ادرس و کروکی محل اقامت در کربلا روش بود، علاوه بر اونف یه لیست شماره تلفن هم به سرگروه ها داده بودن که شماره بقیه مسئولین کاروان توش بود، از شما چه پنهون، من و زوجه توی این سفر بعنوان امدادگر انتخاب شده بودیم، دلیلش هم اینه که خانم بنده پرستاره، اونجا هم اقایون به من میگفتن دکتر و ازم سوال می پرسیدن و من هم با هماهنگی خانم بهشون م می دادم، این جوری بود که توی این سفر، شدم دکتر تقلبی، اما یه دکتر واقعی هم داشتیم که البته روانپزشک بود(همونی که توی عکس بالا گوشه پرچم رو گرفته)
جریان عبور از مرز، مفصله، شاید بعدا بیشتر توضیح دادم
بسم رب الحسین علیه السلام
سلام
دیروز بعد از نهار رفتیم تهران، بعد از دوساعت رانندگی تا تهران و دو ساعت هو موندن در ترافیک تهران، بالاخره برای اولین بار (از نزدیک) چشممون به جمال اقای لولاچیان روشن شد!
گذرنامه ا رو تحویلشون دادیم و اقای لولاچیان هم کمی در مورد سفر و پیاده روی اربعین و نقش احتمالی بنده و زوجه صحبت کردن
باورم نمیشه
هنوز هم باورم نمیشه
واقعا؟؟؟؟
واقعا ما داریم میریم کربلا؟؟؟، اون هم پیاده روی نجف تا کربلا در اربعین؟؟؟
گذرنامه عیال خیلی زودتر از من اماده شد اما، من. جونم در اومد تا گذرنامه ام رسید، چند بار از تهران نقص گرفتن، تازه من پارتی داشتم!!! وگرنه هر بار رفع نقص یه هفته ای طول میکشید
دیشب تهران بودیم، امروز هم رفتیم یه کوله خریدیم، اخه اونجا لازم میشه!
خدایا، شکر
به نام حضرت دوست
سلام
امشب
دلم گرفته و چشمانم، چو ابر هوای گریستن دارد.
امشب خیلی دلم گرفت، دلم برای محرمای روستامون تنگ شد، برای پنج شش سال پیش، برای شبایی که با ذوق و شوق از اول شب توی مسجد بودیم، اگه وقت میشد، با چه اشتیاق و با چه عشقی نوحه می خوندیم، الان سه چهار ساله نخوندم، نمی دونم چرا اما حس می کنم ازم سلب توفیق شده، دلم عجیب گرفته،
امشب رفتم خانم رو رسوندم سر کار، توی راه برگشتن دیدم یه هیئت دارن خودشون رو برای زنجیر زنی اماده می کنن، بی اختیار ایستادم و نگاه کردم و گریه کردم.
یادش بخیر
یادش بخیر
.
اومدم خونه، دفتر نوحه قدیمی رو ورداشتم و .
این مرثیه رو تا حالا نخونده بودم، اما امشب، توی تنهایی خودم، و برای خودم خوندم.
ساقی کرب و بلا را نوبت پیکار شد
وان حدیث عشق هفتاد و دو تن تکرار شد
در هوای اب شیرین بهر طفلان مست مست
نور امیدی به جان و مشک ابی هم به دست
با برادر گفت وقت رفتن است و چاره نیست
هر کجای دشت را جز پیکر صد پاره نیست
می روم یا اب ارم یا ببخشم جان خویش.
درباره این سایت